نویسه جدید وبلاگ
وبلاگي متفاوتشرط عاشق این نیست که با یک دل دو دل برداشتن!
زندگي........
امروزه زندگي كردن و كنار هم بودن خيلي مشكل شده...
انقدر مشكل زياده كه ادما دارن غرق مي شن....
بعضي وقتا مشكلات انقدر زياده مي شه كه مجالي نمي ده واسه موندن و دل خوش بودن...
انقدر رو آدم فشار مي ياد كه واقعا هنگ مي كني...چوب كدوم كار اشتباهتو داري مي خوري...
بعضي وقتا يكي از افراد خانواده باعث مشكلت مي شن....
خدا هم ديگه صداتو نمي شنوه....اي بابا....بگذريم....
چند وقتي نيستم....گفتم كه بدونيد بهتون سر نزدم ازم ناراحت نشين.....
واسم دعا كنين.... خوشحالم مي كنيد همچنان با نظراتون همراهيم كنين....
دلم براتون تنگ مي شه مي رم اما به ياد تك به تكتون هستم....
موفق باشين.....
گاهي نا خواسته اتفاقاتي مي افته و تقدير كاري مي كنه كه هيچ فرصتي براي آدم نمي مونه((هيچ تدبيري را قدرت تغيير تقديرنيست...)) همش داد فرياد ولي كسي صداتو نمي شنوه....از الان براي اون لحظه اي كه شايد ديگه صدام به گشتون نرسيد و فرصتي برام باقي نمونده معذرت مي خوام...............قصه ها بر من گذشت تا بدانم كيستم سر گذشتم هر چه بوده پشيمان نيستم من اگر سردار عشقم يا كه پاك باخته ام سر گذشتم را به دستان خودم ساخته ام...گاهي در برابر خاطرات توقف كنيد و ياد آور دوستي ها و رفاقتها باشيد...اميدوارم سهم من از اين تجديد خاطرات يك يادش بخير ساده باشد... شايد زمان مثل هميشه يكم دل داغونمو با خاك پاشيدن روي خاطرات آرومم مي كرد....شايد...............................................!!!!!!!!!!!!!!!!